برند شخصي" اين روزها بشدت مورد توجه قرار گرفته است. گاه در شركتهاي جهاني مديران نيز اين تمايل را پيدا ميكنند كه به موازات ارتقاي برند سازماني، شركتي، و يا برند محصولات، بتوانند برند خودشان را ارتقا بخشند.
سالها پيش اين پرسش "مرغ و تخممرغ" در حوزهي برند پديدار شد كه مايكروسافت - بيل گيتس، يا بيل گيتس - مايكروسافت؟ همچنين است دل كامپيوتر - مايكل دل،يا مايكل دل - دل كامپيوتر؟ آمازون دات كام - جف بزوس، يا جف بزوس - آمازون دات كام؟
به عبارت بهتر، آيا بايد دربارهي مايكروسافت يا دل كامپيوتر و آمازون داتكام بيشتر تبليغ كنيم و پس از آن در مرحلهي بعدي، نام بيل گيتس، مايكل دل،و جف بزوس را ببريم؟ و يا بهتر است ابتدا بگوييم بيل گيتس، مايكل دل،و جف بزوس و در پرتو اين اسامي و سيطرهي نامآوري آنان، از شركتهاي پراشتهار مايكروسافت، دل كامپيوتر، و آمازون داتكام ياد كنيم؟
به نظرم همچنان اين پرسش پيش روي ما است كه درباره ي شركتها بهتر است توان و امكانات بر روي محصول و برند سازماني يا شركتي بسيج شود و يا بهتر است دربارهي مؤسس، شخص مديرعامل، و يا افراد كاريزماتيك شركت سخن گفت و پس از آن دربارهي شركت، سازمان، و محصول، داد سخن راند؟
نویسندهخلیل جعفرپیشه
شابک9786006982830
ناشربازاریابی
موضوعبرندسازی ، بازاریابی ، کسب وکار
ردهبندی کتابکسب و کار (علوم اجتماعی)
قطعرقعی
نوع جلدشومیز
نوع کاغذتحریر
گروه سنیبزرگسال
تعداد صفحه159