آیناز، عشقی پنهانی و نافرجام را از گذشته را در سینه دارد، اما اتفاقاتی در پیش است تا درد و کینهی پنهان، تازه شود. ملاقاتی اتفاقی و شروع دوبارهای در راه است تا آرامش ظاهری زندگی آیناز را بر هم بزند.
متن پشت جلد:
به زور گفتم هیچی نگو…فقط برو.
تا سرگرداندم،زانوهاش خم شد و روی برفها افتاد.لحظهای پاهام خشک شد، نگران از گوشهی چشم حواسم بهش بود.سرش هم مثل زانوهاش خم شده بود.
طاقت نیاوردم.لبهام را محکم گاز گرفتم و مستاصل گفتم: پاشو وایسا…محکم باش…از مردای ضعیف متنفرم.
آرام سربلند کرد و چشمهای سرخ و خیسش را به من دوخت.اگر یک لحظه دیگر میماندم،من هم تا میشدم و بغضم میشکست.نگاهم را از چشمهاش کندم، به طرف ماشین رفتم و همه چیز تمام شد…
نویسندهنغمه نائینی
شابک9789643729936
ناشرانتشارات سخن
موضوعرمان فارسی
ردهبندی کتابادبیات فارسی (شعر و ادبیات)
قطعرقعی
نوع جلدشومیز
نوع کاغذتحریر
تعداد صفحه496
وزن595 گرم