کتاب مجموعه مقالاتی درباره گرهگاه جنسیت و دیگر نظام های سلطه اثر جمعی از نویسندگان نشر شیرازه

درباره کتاب گرهگاه جنسیت و دیگر نظام های سلطه: در نظریه اینترسکشنالیتی تقاطع یافتگی، آنچه از انواع فرودستی مدنظر است، بیشتر به فرودستی جنسیتی، نژادی، قومی و طبقاتی اشاره دارد. ملیت، قومیت، جهان سومی بودن و مهاجرت نیز که هم با یکدیگر و هم با نژاد تشابه دارند، بسته به موقعیت مورد تحلیل قرار می‌گیرد. گاه به عوامل مذهب، سلامت /معلولیت هم اشاره می شود. باید در نظر داشت که اینترسکشنالیتی یا گرهگاه به این عوامل، نه به عنوان کثرت بی نهایتی از (مقوله بندی های هویت شخصی) به روش پسامدرنیستی، بلکه به عنوان (سلسله مراتب های اجتماعی) با زمینه مادی مشخص موضوعیت می‌بخشد.
استعاره تقاطع یا چهار راه را نخستین بار کیمبرلی ویلیامز کرنشاو، فمنیست سیاه پوست، برای بیان اندیشه به کار گرفت که اشکال مختلف تبعیض با یکدیگر همراه و درهم تنیده اند. براین اساس، پیچیدگی در مفهوم ستمدیدگی در مورد کسانی که فرودستی را در چند شکل آن تجربه می‌کنند. باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
نظریه گرهگاه یا تقاطع یافتگی، تنها به حاشیه رانده شدگی در تقاطع نظام‌های سلطه را توصیف نمی کند، بلکه به این پرسش می پردازد که چگونه جنبش‌های رهایی‌بخش، خود با محدود شدن به نفع یکی از ابعاد هویت، برای مثال زن بودن، کارگر بودن یا رنگین پوست بودن، مانع از بیان تجربه های چندگانه فرودستی می شوند.