کتاب چخوف، مهمان تابستانی اثر الیسون اندرسن انتشارات کوله پشتی
تاریخ انتشار:
۶ شهریور ١۴٠١
محصولات این فروشگاه توسط کاربران و از طریق
پنل کاربران بارگزاری شدهاست و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای این محصولات ندارد.
یک دفتر وقایع روزانه. این چیزیست که نیاز دارم تا این ساعتهای گنگ و طولانی را پر کنم تا هم کمکی به دیگران باشد و هم خودم از یاد ببرم. ظاهراً حالا باید همهچیز را به یاد بیاورم. یک دفتر روزنوشت که در اختیار من است، اگرچه حرف زیادی برای گفتن وجود نداشته باشد. شاید هم وجود داشته باشد. اگر زندگی من مثل همیشه میبود و مثلِ قبلاز دورانی که این طغیان نابهنگام در کالبدم اتفاق افتاد، درواقع دیگر علاقۀ کمتری به بازگوکردن و شرحدادن وقایع داشتم: فهرستی از مسائل و مشکلات روستاییان، گریگوری پتروویچ دوباره قولنج کرده، آنیوشا از درد سیاتیک رنج میبرد و در آستانۀ وضع حمل است، انگشتهای پای کوستیا زیر چرخ گاری له شده است. زندگی خودم در روستا: دیدار از املاکی که در همسایگیمان است، گفتگوهایی که فرصتی برای درکنارِ همدیگر بودن پیدا میکنیم و طبق معمول، مشکلات پاشا با مقامهای دولتی، کارهای سیاسی و برخی نگرانیهایش دربارۀ نمایندگان تزار در استان ما. درموردِ من چیز زیادی نمیشود گفت، بااینهمه آن قسمت سرزنده در مغزم وادارم میکند از زندگیای که میشناختم عقب بکشم و خودم موضوع اصلی زندگیام بشوم. این آشفتهام میکند و ظاهراً اشتباه است، اما ماما و النا تشویقم میکنند و حالا برایم چای و مُرَکب و یک دفتر یادداشت میآورند و کنارم مینشینند، درحالیکه من با خط ناخوانایی که دارم، تاجاییکه بتوانم، واضح مینویسم. ماما با لحنی نسبتاً عاقلانه میگوید: «من مطمئنم که تو قلمرو روح انسان را کشف میکنی، همانطور که زمانی قلمرو جسم انسان را کشف کرده بودی.»
نویسندهالیسون اندرسن
مترجمعلی قانع
شابک9786004613156
ناشرکوله پشتی
موضوعداستان
ردهبندی کتابادبیات آمریکا (شعر و ادبیات)
قطعرقعی
نوع جلدشومیز
تعداد صفحه380
تعداد جلد1